هستی جون عزیزم ، نفسمهستی جون عزیزم ، نفسم، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

برای نفسم هستی جون

ماهنامه هستی جون 17

    هوا سرد شده و مدت زمان كوتاهي بيرون مي ريم وقتي برمي گرديم خونه اعتراض مي كني، و  از دردر سير نشدي: از قدم زدن و تماشاي برگ هاي پاييزي خوشت مياد، پاهات رو ميذاري رو برگ ها و بازي مي كني... آفتاب بديم خدمتتون خوشكل خانوم: شب ها موقع خواب عروسك هات رو به حالت خوابيده مي گذاري .گاهي چند تا رو روي پاهات مي ذاري و تكونشون ميدي، گاهي هم مي ذاري روي پاهاي مامان و بابا و با دستت پاهاي ما رو تكون ميدي. اينجوري از زير خوابيدن هم در مي ري.  بازي هاي مورد علاقه ات: قايم موشك هاي متنوع: صورت را پشت دست ها قائم كردن، پتو را روي سر انداختن، رفتن و جايي قائم شدن، ق...
29 مهر 1393

گنجینه لغات هستی جون 2

13 ماهگي: ميو ميو، بع بع دای ری: دایره یک دو ده داهار: یک دو سه چهار قا قا: قار قار باپ: هاپ یایی: یا علی ددر: دردر ماما بابا: مامان بابا 14 ماهگی: من من( وقتی می گیم هستی کیه میگی : من من) بر : پر ( تو بازی کلاغ پر جواب میدی : بر) به به: وقتی خوراکی می خوری میگی به به) کاک: کواک، صدای اردک بع بع ( وقتی شعر ببعی رو میخونیم جواب میدی، ببعی می گه: بع بع، دنبه داری: نه نه نه ، پس چرا میگی: بع بع ) نه نه ما ما : صدای آقا گاوه آآآآره : بهت میگیم هستی خوبی؟ میگی آآآآآره داب: تاب کلی: کله ( تو بازی کله کله سرمون رو میزنیم بهم و تو میگی کلی کلی) دت: رفت ایا: بیا 15 ماه...
13 مهر 1393

ماهنامه هستی جون 16

هستی جون حالا پانزده ماهگیت تموم شده و قدم برداشتن های ناز چندتاییت تبدیل به راه رفتن شده، این ماه ماه راه رفتنت هست، بیرون میریم دوست داری خودت راه بری.دست های ما رو کنار می زنی و مستقل راه می ری. عسل خانوم هر روز شیرین تر می شی. همیشه مشتاق دردر و پارکی:     از رانندگی هم خیلی خوشت میاد البته پشت فرمان یه کم فرمان رو می چرخونی و یه کم دنده رو جابجا می کنی. ببین با چه ذوق و شوقی فرمان می چرخونی: در حال تماشای سی دی های "با نی نی 5" و "10": ابراز احساسات هنگام تماشا: خیلی بستنی دوست داری: با این چرخک راه می ری ...
10 مهر 1393
1